۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۵, یکشنبه

ساعتي در خدمت جناب رشوند و خانواده ايشان

"نگين " دختر آقاي رشوند
آقاي رشوند نويسنده و مدير وبلاگ "هرانک "
14 ارديبهشت امسال روز خوبي بود .ساعتي در خدمت جناب رشوند و خانواده ي محترمشان بودم .
شاديهاي کودکانه "نگين " هم به خانه سوت و کور من نشاط بيشتري داده بود .
از همه جا سخن بود مخصوصا از " الموت " و زيبائيهاي آن و رسمهاي مردمش .
از وبلاگ نويسي گفتيم و مسائل مربوط به آن .
و اين که نويسنده ي وبلاگ اگر هدفي عرفاني داشته باشدو در اين راه قدم بردارد وبلاگش غني تر مي شود
پرداختن به مسائل روز مره مخصوصا از نوع سياسي آن سطح کار را تنزل مي دهد .
از خودمان هم گفتيم وشنيديم .
من و آقاي رشوند دوستان اينترنتي هستيم و از طريق وبلاگ نويسي يکديگر را شناخته ايم .
مي بينيد که اينتر نت اصلا بد نيست .
آقايي گفته بودند اينتر نت بسيار بد است " انسان پاي آن پاک مي نشيند و نجس بلند مي شود" .
من نمي دانم که ايشان کجاها مي رفته که چنين اتفاقي برايش مي افتاده است !
من از اين که دوست خوبي مثل آقاي رشوند پيدا کرده ام خيلي خوشحالم .
براي ايشان و خانواده ي محترمشان آرزوي بهروزي و پيروزي دارم .
Posted by Picasa

۳ نظر:

ناشناس گفت...

اميدوارم هميشه موفق باشيد

ناشناس گفت...

امیدوارم به ایشان و خانواده محترمشان خوش گذشته باشد.
از اینکه شما لطف کردید و از طرف همه ما پذیرای ایشان شدید ممنون.در عوض این خوبی را دارد که فکر می کنند همه مشهدیها به خوبی و مهربانی شما هستند .

ناشناس گفت...

جناب استاد اخلاقی نیا دیدار شما فرصت مغتنمی بود که از وجودتان بهره مند شدیم
بابت همه مهربانی هایتان از صمیم قلب تشکر می کنم