نمائی از سی و سه پل و اطراف آن در آخرین شب سال 86
نمائی از پل خواجو در همان شبروز پر کاری را در ابیانه گذراندم . می خواستم همه جا را دیده باشم برای همین زیاد خسته شدم .بعد که به اصفهان رسیدم تازه اول خسته شدن بود .شب سال نو باید دنبال جایی می گشتم که بتوانم چند روزی در اصفهان ساکن شوم .خیلی گشتم تا بالاخره محل مناسبی پیدا کردم .یک هتل آپارتمان نسبتا خوب و البته با نرخ شب عید .وقتی دنبال جا می گشتم به دوتا خانم هم برخوردم که خانه هایشان را به مسافران اجاره می دادند .ولی هم گران تر بودند و هم امکاناتشان کمتر !ساعت حدود 5 بعد از ظهر بود که موفق شدم نهار بخورم .این همه خستگی جز با قدم زدن در ساحل زاینده رود برطرف نمی شد .جای دوستان واقعا خالی بود .ایام دیگر نمی دانم ساحل زاینده رود تمیز هست یانه ولی این روزها که من بودم قابل قبول بود.این که چقدر خوب بود و چقدر خوش گذشت نمی گویم ولی برایتان آرزو می کنم شبی یا شبهایی دربهار را درکنار زاینده رود قدم بزنید و لذت ببرید و البته جای مرا هم خالی کنید .
۱۳۸۷ فروردین ۲۵, یکشنبه
زیبائی شبهای زاینده رود
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
با دیدن این عکسهای زیبا رفتم به سالهای بهترین خاطرات زندگیم . حدود بیست سال قبل و دوران خوش دانشجویی در اصفهان . ابیانه زیبا را هم دیده ام .عکسهایتان خیلی زنده و عالی بود .
ارسال یک نظر