برای امروز تصنیف زیبای هزار دستان باصدای استاد شجریان را انتخاب کرده ام . شعر و آهنگ این تصنیف از زنده یاد امیر جاهد و در دستگاه چهار گاه ساخته شده است.خواننده اول این تصنیف قمر الملوک وزیری ست . هزار دستان به چمن دوباره آمد به سخن که ای خسته از رنج دی ببین جشن گلهای من بکن دل ز نقدینه جان بنه در کف می فروش کنار گل و لاله دوجامی بزن بنوش و چشم از مهر و مه بپوش مکش منت آسمان به دوش مده دست به دست بی نمک نمک جز لب با نمک مخالف : جزای کردار ستم پیشگان دهد نفخه صور دوای درد دل دلدادگان بود شور نشور بسوزد از شر بشریکسر خشک و تر نماند آخر زین حیوان اثر نیرزد این جهان بدین که بهر دل دل شکنی برون کنی پیرهنی از تنی مکن این طنازی باما عبث به خود می نازی جانا ازین بلند پروازی دانم کاخر شکار بازی جانم همه شب سر بردن به یک دل دوجا نگران کاین دوران نماند به جا مویه : تو مشو مایه آوارگی دست من و دامان تو بنما چاره بیچارگی ما و عهد وپیمان تو فرود: ریشه گر حاصلش این بار نیست تومده لاله دگر خار نیست جاهد این میکده را آب گرفت کس در این معرکه هشیار نیست شاد شاد شاد باشید ! |
۱۳۸۶ اسفند ۲۳, پنجشنبه
هزار د ستا ن در چمن غوغا کرده اند
۱۳۸۶ اسفند ۲۰, دوشنبه
بهار دلکش رسید
دانلود ترانه
یازده روز غایب بودم .می آمدم ولی آنقدر دلتنگ بودم که دستم به نوشتن نمی رفت .دهه آخر ماه صفر هم بود .البته کارهائی هم داشتم . امتحان هم داشتم .پیری و معرکه گیری ! در این سن تصمیم گرفته بودم سولفژ بخوانم و با وسواسی که در یادگیری دارم باید خیلی وقت می گذاشتم . به هر حال هرچه بود تمام شد .حالا کمی سر حال هستم .می خواهم به استقبال نوروز بروم .با تصنیفی از زنده یاد عارف قزوینی آغاز می کنم به نام "بهار دلکش " که آقای شجریان خوانده استبهار دلکش رسيد و دل به جا نباشداز آنکه دلبر دمي به فکر ما نباشددر اين بهار اي صنم بيا و آشتي کنکه جنگ و کين با من حزين روا نباشدصبحدم بلبل بر درخت گل به خنده مي گفتنازنينان را، مه جبينان را، وفا نباشداگر که با اين دل حزين تو عهد بستي، عزیز من، با رقيب من چرا نشستيچرا دلم را، عزيز من، از کينه خستيبيا در برم از وفا يک شباي مه نخشبتازه کن عهدي، که بر شکستي
اشتراک در:
پستها (Atom)